رسانه ، آزاد

یک رسانه ی آزاد

بلاتکلیفی مزمن

بلاتکلیفی آنقدر دردآور و اذیت کننده است که می تواند یک تنه طول شنبه تا جمعه را در جای جای مغز آدم رژه برود. اینکه برای یک موضوع به ظاهر پراهمیت، باید متغیرهایی متعدد را با نقل قول هایی متعددتر از آدم های مختلف کنار هم بگذارم و در نهایت تصمیم بگیرم، آن هم در حالی که خوب می دانم هر روز که می گذرد این بلاتکلیفی بیش از پیش درحال ضرر زدن است عمده ی فعالیت مغزی این روزهای من را تشکیل می دهد.

گاهی حتی به این فکر می کنم که اگر در موضوعات پراهمیت آدم گزینه های متعدد نداشته باشد از جهاتی برایش بهتر است. اگر موفق شود که چیز خاصی نمی گوید و اگر موفق هم نشود می گوید چاره ی دیگری نداشتم. اما اگر گزینه های متعددی جلوی راهت باشد این فکر که اگر راه دیگر را انتخاب می کردم ممکن بود بهتر شود همیشه همراهت هست.

مشکل وقتی حادتر می شود که دستت در انتخاب بازِ باز باشد و تمام مسئولیت انتخابهایت نیز به عهده ی خودت! به قول آن کتاب: "خداوندا راه دو و تو ما را به یک می خوانی، برسر دوراهیمان می گذاری که چه کنیم؟

خلاصه بد وضعی است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد گمنام

لباس رسانه ای!

گاهی که به رسانه ها نگاه می کنم حس می کنم خیلی از اتفاقاتی که می افتد کاملاً اتفاقی است!
این را کسی که کمی کار رسانه ای کرده باشد خیلی خوب می تواند تایید کند. خبری یا عکسی به ظاهر ساده ناگهان چنان معروف و مشهور می شود که مثل آن لباس عروس که بعضی آن را سفید و کرم و برخی آن را آبی و سیاه می بینند جهان را به دو قسمت تقسیم می کند و میلیون ها نفر در مورد آن اظهار نظر می کنند.


و اخباری که به ظاهر شاید خیلی مهم باشند...
نمی دانم چه چیزی می تواند به این سوال پاسخ دهد که چرا گاهی اینگونه می شود، و چه چیزهایی قابلیت این مقدار همه گیر شدن در رسانه را دارند. شاید آینده پژوهی رسانه، شاید شاخه هایی از جامعه شناسی یا عملیات روانی!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد گمنام

شروع

بسم الله

دوستی می گفت: حرف آدمی که چیزی برای گفتن داشته باشد، حتماً به جایی خواهد رسید. این جمله، من را به فکر فرو برد که آیا اصلاً من حرفی برای گفتن دارم یا نه! و اینکه اگر حرفی برای گفتن دارم آیا به جایی خواهد رسید یا خیر. همان دوست می گفت آدم ها در ابتدای هر راهی باید ببینند که "آدم" آن کار هستند یا نه. و نوشتن هم یک کار است دیگر.

شاید این وبلاگ بی نام و نشان جای خوبی برای آزمودن این موضوعات باشد. اینکه آیا من حرفی برای گفتن دارم یانه؟ اگر بله حرفم به جایی خواهد رسید یا نه؟ و اینکه اصولاً آدم نوشتن هستم یا نه.
اگر پاسخ به این سوالات بله بود، شاید freemedia یک سایت شد!
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰